پرخوري عصبي

·         پر خوری عصبی ((bulimia nervosa نوعی اختلال در غذا ذخوردن است که با پر خوری وبه دنبال آن،رفتار هایی موسوم به «پاکیازی مزاج» (purging) شناخته می شود.در نوع شایع تر بیماری که در بیش از 75% مبتلایان دیده می شود استفراغ عمدی،گرسنگی؛استفاده از مسهل،تنقیه،داروی مدر وانجام ورزش به مقدار زیاد وجود دارند.بیمار مقدار زیادی غذا می خورد وکنترلی بر این مقدار ندارد ونمی تواند جلوی پر خوری خود را بگیرد ودر عین حال با رفتار های جبرانی عود کننده،مانند ایجاد استفراغ عمدی،استفاده مفرط از مسهل ها،داروهای ادرار آور،گرسنه ماندن وانجامن زیاد ورزش سعی در جلوگیری از افزایش وزن خود دارد که این امر موجب کاهش وزن وی می شود.

·         واژه ی bulimia nervosa نخستین بار به وسیله روان پزشک انگلیسی،جرالد روسل در سال 1979 ابداع وتوضیح داده شد.

·         بیماری پورخوری عصبی بادوره های عود کننده ی پرخوری(دریک دوره ی زمانی ثابت) و عدم کنترل بر مقدار خوردن غذا شناخته میشود.( به نحوی که فرد در هنگام فرارسیدن دوره ی پرخوری احساس میکند قادر به متوقف نمودن غذا خوردن یا کنترل آنچه می خورد ومقدار غذایی که می خورد نیست) سپس،مرحله رفتار های نامتناسب وعودکننده ی جبرانی برای پیشگیری از افزایش وزن فرا می رسد. این رفتارها عبارتنداز:

ایجاد استفراغ عمدی،سوء مصرف داروها وترکیبات مسهل ومدر یا سایر داروها،گرسنه ماندن طولانی وانجام ورزش مفرط و بی دلیل،بر ارزیابی فرد از خود تاثیر می گذترد.این نشانه ها حد اقل 2 بار در هفته ایجاد میشوند ولااقل 3 ماه ادامه می یابند.

·         اختلال پر خوری عصبی منحصرا در طول دوره های بی اشتهایی عصبی بروز نمی کند.پرخوری عصبی بر 2نوع است:

o         پرخوری عصبی نوع ((پاکسازی مزاج))(purging type) که در آن، بیمار سعی می کند با ایجاد استفراغ عمدی، مثلاً از طریق تحریک حلق، یا خوردن داروهای استفراغ آور (مانند شربت ایپکا)، یا مصرف ترکیبات و داروهای مسهل، یا خوردن داروهای مدر و یا با استشمام بوهای بد و زننده، یا ازطریق تنقیه، غذاهای خورده شده را از بدن خود خارج نماید.

o         پرخوری عصبی نوع ((غیر پاکسازی مزاج)) (non – purging type) که در آن، بیمار با انجام ورزش های شدید و مفرط یا گرسنه ماندن طولانی به دنبال پرخوری سعی در از بین بردن کالری های مصرف شده دارد.

این نوع پرخوری عصبی تقریباً در 6 تا 8 در صد موارد دیده می شود.

·         بیماری پرخوری عصبی، اغلب در 13 تا 20 سالگی دیده می شود و تشخیص آن در مقایسه با بی اشتهایی عصبی دشوارتر است زیرا وزن مبتلایان به آن معمولاً در حد میانگین وزن متوسط یا کمی بالاتر از آن حفظ می شود. حملات بیماری در نوع شدید، ممکن است چند بار در روز تکرار شوند و عوارض زیر را به دنبال داشته باشند:

o         بازگشت (ریفلاکس) مزمن اسید معده به مری پس از خوردن غذا

o         کم آبی بدن و کمبود پتاسیم خون در اثر استفراغ مکرر

o         عدم تعادل الکترولیتی که می تواند منجر به بی نظمی ضربان قلب (آریتمی)، ایست قلبی و حتی مرگ شود.

o         التهاب مری (ازوفاژیت)

o         آسیب دیدگی دهان در اثر وارد کردن مکرر انگشت یا بعضی اشیا برای ایجاد استفراغ عمدی

o         زخم معده یا اثنی عشر

o         پوسیدگی شدید دندان ها، ساییدگی مینای دندان ها و تورم غدد بزاقی که همگی در اثر تماس مکرر دندان ها با اسید معده ایجاد می شوند.

·         در بیماران مبتلا به بولیمی احتمال ابتلا به اختلال های عاطفی، مانند افسردگی، افکار خود ملامت کننده یا اضطراب عمومی یا وابستگی به مواد مخدر بیشتر است. معمولا غذاهایی که بیمار در دوره ی پرخوری روانی می خورد ارزش تغذیه ای چندانی ندارد و بیمار می داند که این پرخوری، غیر طبیعی است و از اینکه نمی تواند جلوی آن را بگیرد در هراس است.

·         بین صفر ½ درصد از افراد مذکر و 3/0 تا 4/9 درصد در افراد مونث مبتلا به پرخوری عصبی می شوند.

·         اختلالات غذا خوردن در افرادی که به دلیل شغل شان نیازمند داشتن اندامی لاغر و متناسب هستند (مانند رقصنده ها، ژیمناست ها، مدل ها، دونده ها و قایق ران ها) شیوع بیشتری دارند.

·         پرخوری عصبی در سفید پوست ها شایع تر است.

·         درمان پذیرفته شده ی عمومی برای پرخوری عصبی وجود ندارد. تعدادی از محققان، ارتباط حقیقی یا فرضی میان ایت بیماری و اختلالات خلقی را مطرح کرده اند و از این رو، استفاده از داروهای سه حلقه ای ضد افسردگی، مهارکننده های مونوآمینو اکسید از (MAOI)، میانسرین،فلوگزتین، کربنات لیتیوم، نومیفنسین، ترازودون و بروپروپیون را برای درمان پرخوری عصبی پیشنهاد می نمایند.

تعدادی از پژوهشگران نیز به دلیل مشاهده ی ارتباط میان پرخوری عصبی و اختلالات تشنجی، درمان با داروهای ضد صرع و تشنج، مانند فنی توئین، کاربامازپین و الپروئیک اسید را توصیه می کنند. ترکیبات مهارکننده تمایل به غذا، الکل، کوکایین و تر یاک، مثل توپیرامات و نیز ترکیبات ضد تریاک مثل نالوکسون و ناتروکسون نیز مورد استفاده قرار گرفته اند. بعضی از محققان گزارش کرده اند که درمان افراد مبتلا به پرخوری عصبی در مراکز بستری مبتلایان به اختلالات اعتیادی موثر واقع شده است.

·         نتایج امیدوارکننده ای در استفاده از رفتار درمانی مناظره ای (dialectical behavioral therapy) به ویژه در افراد مبتلا به اختلال غذا خوردن و پر خوری عصبی مشاهده شده است.

 

نویسنده دکتر مهدیس هاشمی 

درمان افسردگی

 

TMS يا Transcranial Magnetic Stimulation چيست؟ 
آنتوني بارکر در اواسط دهه ي 1980، تحريک مغناطيسي از روي جمجمه را به عنوان ابزار درماني معرفي کرد. تحريک سلول هاي قشر مغز در اين روش به اين صورت است که: 


در TMS يک جريان الکتريکي قوي از يک سيم پيچ که روي سر فرد گذاشته مي شود عبور داده مي شود. اين جريان الکتريکي يک ميدان الکتريکي ايجاد مي کند که از جمجمه عبور مي کند و سلول هاي مغزي را تا عمق دو سانتي متري سيم پيچ دپلاريزه مي کند کاپلان، سادوک

 

                                            

 

در روش TMS نياز به بيهوشي نداشته و شوک ايجاد نمي نمايد همچنين لازم به ذکر است که TMS از سوي سازمان غذا و دارو آمريکا FDA پذيرفته شده است

کاربردها

  1. درمان اختلالات روانپزشکي چون افسردگي عمده MDD وسواس فکري-عملي OCD اختلال استرس پس از سانحه PTSD اختلال پانيک ، بهبود علائم اختلالاتي چون اسکيزوفرنيا : علائم منفي و توهم شنيداري و اختلال دو قطبي
  2. . تشخيص و درمان بيماري هاي ناشي از سيستم عصبي مرکزي CNS و پيراموني PNS
  3. درمان آسيب هاي وارده به استخوان، نخاع، ماهيچه ها و مفاصل
  4. مکان يابي غير تهاجمي براي مشخص کردن جانبي بودن گفتار قبل از انجام عمل هاي جراحي

لذا بر اين اساس مي توان گفت در ارتباط با اختلالات اخير rTMS به عنوان يک درمان، مکمل درمان هاي دارويي و غير دارويي قرار دارد.

 

کاربرد TMS در درمان افسردگي 
محققان تخمين مي زنند که تا سال 2020 افسردگي دومين عامل عمده ناتواني در جهان است. در حالي که علت دقيق افسردگي شناخته شده نيست نظريه هاي علمي مبين آن است که افسردگي ناشي از عدم تعادل انتقال دهنده هاي عصبي از مغز است. نوروترنسميترها يا انتقال دهنده هاي عصبي پيام رسان هاي شيميايي هستند که پيام ها را بين سلول هاي عصبي انتقال مي دهند. 


افسردگي اغلب با داروهاي ضدافسردگي درمان مي شود اگرچه داروهاي ضدافسردگي مي تواند مؤثر باشد اما آنها بر هر کسي اثر نمي کند علاوه بر اين از آن جا که داروهاي ضدافسردگي به طور معمول از راه دهان مصرف مي شود

گردش آنها از طريق جريان خون در بدن، اغلب منجر به عوارض جانبي ناخواسته اي مانند اضافه وزن، مشکلات جنسي، ناراحتي معده، خواب آلودگي و خشکي دهان مي شود براي افرادي که بهره ي کافي از اين داروها نمي برند يا نمي توانند عوارض جانبي آن را تحمل کنند درمان TMS راه جديدي را ارائه مي دهد که از افسردگي و عوارض جانبي آن مي کاهد


درمان 
دوره درمان به طور معمول متشکل از 5 جلسه متوالي در هفته و براي 4 تا 6 هفته مي باشد.

 

منبع : رهاب

افسردگی چیست؟


هنگامی که پزشکان درباره افسردگی بحث می‌کنند، هدف آنها معالجه بیماریی است که "افسردگی عمده" (major depression) نامیده می‌شود.

هنگامی می‌گوییم فردی به بیماری  افسردگی مبتلا می‌شود، که علائمی مانند آنچه در پایین به آنها اشاره خواهد شد، را تقریبا در هر روز، در تمام طول روز، برای دو هفته یا بیشتر داشته باشد.

اگر شما افسرده‌اید، ممکن است سر درد، درد‌های مبهم یا حاد یا مشکلات گوارشی و  جنسی داشته باشید. افراد سالمندتر مبتلا به افسردگی ممکن است احساس سردرگمی  یا مشکلاتی در تفهیم خواسته های ساده خود داشته باشند.

علائم افسردگی

از جمله علائم بیماری افسردگی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • داشتن احساس غم واندوه،ناامیدی و گریه‌های مکرر.
  • از دست دادن علاقه یا خوشایند بودن چیزهایی که ازآن لذت می‌برید(شامل مسائل جنسی)
  • احساس گناه، درماندگی یا بی ارزشی
  • به مرگ فکر کردن یا خودکشی.
  • خواب بیش از حد، یا مشکل در به خواب رفتن.
  • از دست دادن اشتها و کاهش یا افزایش وزن به طور ناخواسته.
  • احساس خستگی زیاد در تمام مدت.
  • اشکال در تمرکز و تصمیم گیری.
  • داشتن دردهای مبهم یا حاد و بهتر نشدن آنها با درمان‌های معمول.
  • احساس بی‌قراری، عصبانیت و دلخوری زود هنگام.

علت افسردگی چیست؟

 به نظر می‌رسد که افسردگی  علاوه بر دلایل ارثی، به تغییرات مواد شیمیایی در مغز مربوط باشد که ارتباط بین سلولهای عصبی را با یکدیگر دچار اشکال می‌کند.

افسردگی می‌تواند با دغدغه‌ها و رویدادهای زندگی شما ارتباط داشته باشد، از قبیل مرگ کسی که دوستش دارید، طلاق یا از دست دادن کار.

 خوردن برخی از داروها، زیاده روی در مصرف داروها یا ابتلا به بیماریهای دیگر هم می‌تواند علت افسردگی باشد.

"دچار شدن به افسردگی به دلیل ضعف شخصیت، تنبلی یا بی‌ارادگی نیست."

افسردگی چطور تشخیص داده می‌شود؟

اگر شما علائم فوق را دارید، حتما به پزشک مراجعه کنید، قطعا می‌توانید از او کمک بگیرید. از پزشک خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.

 هرچه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.

اولین بار که شما در مورد احساس خود با پزشک سخن می‌گویید، ممکن است او  از شما سوالاتی درباره نشانه‌های آن، سلامت شما، وسابقه مشکلات سلامت در خانواده‌تان بپرسد. همچنین پزشک ممکن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایش‌های دیگری را برای شما درخواست کند.

 درمان افسردگی چگونه است؟

افسردگی را می‌توان هم با دارو، و هم با مشاوره یا هر دو درمان کرد.

داروهای ضدافسردگی: داروهای بسیاری را می‌توان برای درمان  افسردگی مورد استفاده قرار داد.

این داروها "ضد افسردگی" (antidepressant) نامیده می‌شوند. آنها عدم تعادل شیمیایی در مغز را که باعث افسردگی می‌شود، اصلاح می‌کنند.

 تاثیرداروهاثی ضد افسردگی‌ بر هر فردی متفاوت است. بنابراین حتی اگر یک دارو  بر بیماری شما تاثیری نداشته باشد، ممکن است داروی ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.

 ممکن است یک هفته بعد از شروع مصرف داروها  بهبودی را احساس کنید. اما  احتمالا تاثیرات کامل دارو  را تا  8 تا 12 هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.
 
در هفته اول مصرف دارو ممکن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت کاهش می‌یابد

روان درمانی چیست؟

در روان درمانی ممکن است شما با یک پزشک خانوادگی، یک روانپزشک یا روان‌درمانگر درباره شرایط زندگی‌تان صحبت کنید.

ممکن است موضوع بحث شما با این درمان‌گران در مورد افکار و عقاید یا روابط خانوادگی‌تان  باشد. یا ممکن است بر رفتاری‌های‌تان متمرکز شوید، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر می‌گذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.

معمولا روان‌درمانی برای مدت معینی مثلا بین  8 تا20  جلسه انجام می‌شود.

آیا لازم است بستری شوم؟

معمولا با مراجعه به پزشک می‌توانید افسردگی را درمان کنید. اگر شما عارضه پزشکی دیگری دارید بر روی درمان تاثیر دارد، یا اگر خطر خودکشی در شما بالا باشد نیاز به درمان در بیمارستان دارید.

کی افسردگی به پایان می‌رسد؟

درمان افسردگی ممکن است برای هفته‌ها، ماه‌ها، یا حتی سال‌ها به طول انجامد.

خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگی در مدت  8 تا 12 هفته یا کمتر باعث بهبودی شما می‌شود.

گذر  از  افسردگی

برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:

  • تند نروید، از خودتان انتظار زیاد  نداشته باشید. هر کاری را به صورت طبیعی انجام دهید. برنامه‌ای واقع گرایانه تنظیم کنید.

 

  • به افکارمنفی که ممکن است در شما وجود داشته باشد،‌ اعتنا نکنید. افکاری از قبیل مقصر دانستن خود یا انتظارات غلط. این فکر بخشی از افسردگی است. اینها افکاریست که افسردگی شما را تشدید می‌کند.

 

  • خودرا با فعالیت‌هایی در گیر کنید  که حس خوبی در شما ایجاد می‌کند یا احساس موفقیت را در شما به وجود می‌آورد.

 

  • زمانی که افسرده‌اید تصمیم‌گیری‌های عمده درباره زندگی خود دوری کنید، اگر ضروری است که تصمیم بزرگی بگیرید از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید.

 

  •  اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگی شدید می‌شوند و تداخل‌های خطرناکی با داروی ضد افسردگی تجویزشده برای شما دارند.

 

  •  به نظر می‌رسد که فعالیت جسمی باعث بروز واکنش‌های شیمیایی در بدن می‌شود که ممکن است وضع روانی شما بهبود یابد.

 

  • ورزش کردن 4تا6 بار در هفته، هر بار حدود 30 دقیقه، هدف خوبی است.اما کمترین فعالیت جسمی هم می‌تواند مفید باشد.

 

  • امیدواری خود را حفظ کنید. برطرف‌شدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.

منبع:همشهری